حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم :
لَوْ یَعْلَمُ الْعَبْدُ مَا فِی رَمَضَانَ لَوَدَّ أَنْ یَکُونَ رَمَضَانُ السَّنَة
اگر بنده خدا مى دانست که در ماه رمضان چیست[چه برکتى وجود دارد]
دوست مى داشت که تمام سال، رمضان باشد.
بحار الانوار(ط-بیروت) ج 93، ص 346 ، ح12
حلول ماه رمضان مبارک
مارادر این ماه از دعای خیر خود محروم نفرمایید
آقاجان تمام این سالها که درس خواندیم..
دبیر ریاضی به مانگفت که حد غربت تو
وقتی شیعیانت به گناه نزدیک میشوندبی نهایت است..
دبیر شیمی نگفت که اگرعشق وایمان ومعرفت باهم ترکیب شوند..
شرایط ظهور تو مهیا میشود...
دبیر زیست نگفت که این صدای تپش قلب نیست..
صدای بی قراری دل برای مهدی(ع) است...
دبیر فیزیک نگفت که جاذبه زمین اشک های غریبانه توست..
جاذبه زمین به همان سمتیست که توهستی..
دبیر ادبیات از عشق مجنون به لیلی از غیرت فرهاد به شیرین گفت اما
از عشق شیعه به مهدی(عج)از غیرتش به زهرا(س) نگفت..
دبیر تاریخ نگفت که اماممان امسال سال چندم غیبتش است؟
نگفت غربت اهل بیت علی(ع) از کی شروع شد وتاکی ادامه دارد..
دبیر دینی فقط گفت که انتظار فرج از بهترین اعمال است..
اما نگفت که انتظار فرج یعنی گناه نکنیم و گناه نکردن از بهترین اعمال است..
دبیر عربی به ما یاد داد که مهدی اسم خاص است.که تنوین پذیراست
اما نگفت که مهدی (عج)جزء خاص ترین اسم های خاص است..
که تمام غربت وتنهایی را پذیرا شده است..
فدای غربت امام مظلومم..
http://asheghaneimammahdi.blogfa.com/
یک مرد یهودی نزد حضرت علی (ع ) آمد و گفت :
یا علی به من عددی بگو که هم نصف و هم ثلث و
هم ربع و هم خمس و ... و هم عشر دارد و کامل هم باشد .
امیرالمؤمنین فرمودند :
اگر ایام هفته که هفت روز است را در ایام سال که 360 روز است
ضرب کنی این عدد که مورد نظر شماست بدست خواهد آمد.
آن مرد یهودی چون حساب کرد دید درست است .
( 2520 = 7 × 360 )
504=5÷2520 630=4÷2520
840=3÷2520 1260=2 ÷2520
280=9÷2520 315=8÷2520
360=7÷2520 420=6÷2520
252 = 10÷ 2520
...................................................................................
(تقسیم 17 شتر بین سه نفر)
سه نفر در تقسیم هفده شتر با هم نزاع می کردند،اولی مدعی یک دوم
دومی مدعی یک سوم
وسومی مدعی یک نهم آنها بودند
وبه هر ترتیب که خواستند شترها را تقسیم کنند که کسری به عمل نیاید نتوانستند.
خصومت به نزد حضرت علی(ع) بردند ،
حضرت به آنها فرمود :مایل هیستید من یک شتر از مال خودم بر آنها بیفزایم و
آنها را بین شما تقسیم کنم ؟
گفتند :بلی ، پس یک شتر بر آنها افزوده شد ومجموعا 18 شتر شدند
و آنگاه یک دوم آنها را که 9 شتر باشد
به اولی و یک سوم را که 6 شتر باشد به دومی و یک نهم را که 2 شتر باشد
به سومی داد و یک شتر باقی مانده را نیز خود برداشتند.
http://zappy.blogfa.com/post-83.aspx
میلاد امام علی(ع) مبارک باد
خیلی دلش می خواست امام زمان(عج)را ملاقات کند.
برای همین نذر کرد چهل صبح جمعه برود و
در چهل مسجد زیارت عاشورا بخواند.
در یکی از جمعه ها هنگامی که مشغول خواندن زیارت عاشورا
بودکه ناگهان شعاع نوری را دید.
نور از خانه ای در نزدیکی های مسجد بیرون می تابید.
خوشحالی وشعف وجودش را فرا گرفت.
برخاست و به سمت نور حرکت کرد.
مسیر نور تا درب خانه ی یک کلبه ی فقیرانه ادامه داشت.
وارد خانه شدو با حیرت ولی عصر(عج) را درآن خانه دید.
آقا دریکی از اتاق های خانه بر سر جنازه ای که
پارچه سفیدی روی آن کشیده شده بود ,حاضر شده بودند.
اشک ریزان وارد شد وبر حضرت سلام کرد.
حضرت پاسخش را داد?<چرا اینگونه دنبال من می گردی
و رنج ها متحمل می شوی!مثل این باشید تا من به دنبال شما بیایم.
این بانویی است که در دوره بی حجابی هفت سال از خانه بیرون نیامد
تا مبادا نامحرمی او را ببیند!>
تا مدت ها بعد از ملاقات با امام زمان(عج)صدای آقا در گوشش بود.
شرح حالات(مرحوم آیت الله سید محمد باقرمجتهد سیستانی
پدر آیت الله العظمی حاج سید سیستانی)
کتاب ملاقات,ملاقات بانوان با امام زمان(عج)
http://masjedsheykhmahmoud.ir/2013/08/03/15-
توی محوطه دانشگاه باد خیلی شدیدی می وزید,
طوری که مجبور بودی چادرت را محکم دور خودت بپیچی تا مبادا باد چادر را ازسرت برگیرد.
به وسط محوطه رسیده بودیم.
شدت باد و گردو خاک انقدر زیاد بود که ناخوداگاه چشمهایمان رابستیم
و وسط محوطه ایستادیم.
در همین شلوغی,باد چادر دختری را ازسرش برداشت وچندمتر انطرف تر پرتاب کرد.
کل محوطه پرشد از صدای خنده های پسران هرزه ای که چادر دختر را مسخره میکردند.
بیچاره ان دختر اشک چشمش را پاک کرد
وخواست به طرف چادرش برود که ازبین جمع پسری ارام چادر دختر رابرداشت,
تمیز کرد و به طرف دخترک امد.لحن صدایش هنوز درخاطرم هست.
ارام گفت:خواهرم تبریک میگم سلاح بزرگی همراهتان است.
ازخنده های پسران اینجا ناراحت نباش.اینها رسم مرد بودن را نمیدانند.
سپس لبخندی زد وادامه داد:دلگیر مباش خواهرم,چادرت را محکمتر بگیر.
ومن چقدر ان لحظه احساس سرخوشی کردم,
وقتی که دانستم هنوز هم هستند انسان هایی که بوی "مرد " میدهند.
""چادرت را محکم تر بگیر خواهرم""
نترس.. بگذار گرگ ها هرچقدر میخواهند زوزه بکشند.
برگرفته از
http://www.reihanehbeheshty.blogfa.com/
بلکه مرحله به مرحله شروع میکنند
1به تاخیر انداختن مستحبات
2ترک مستحبات
3به تاخیر انداختن واجبات
4ترک واجبات
5انجام حرامات و..
خانمی به دفتر نهضت سواد آموزی تلفن کرد و گفت: آقای قرائتی!
پسرم مفقود الاثر شده و پسر دیگری ندارم.
هروقت به خیابان میروم و بد حجابی میبینم
دلم خون میشود...
شما در تلویزیون بگویید:
اگر از قیامت نمی ترسید ، دل ما را خون نکنید!!
http://hejabpix.blogfa.com/tag/
حواسمان باشد ما به قطره قطره خون شهدا مدیونیم
نکنه اون دنیا شرمنده شهدا وخانواده بزرگوارشون بشیم
که این زندگانی فانی جوانی خوشی های امروز واینجا
به افسوس بسیار فردا نیرزد
سخنان پدر دلسوز بادخترش
دخترم با تو سخن می گویم:زندگی در نگهم گلزاریست
وتو باقامت چون نیلوفر شاخه پر گل این گلزاری
من به چشمان تو یک خرمن گل میبینم...
گل عفت،گل صد رنگ امید، گل فردای بزرگ ،گل فردای سپید
چشم توآینه روشن فردای من است...
گل چو پژمرده شود جای ندارد درباغ،کس نگیرد زگل مرده سراغ ،
دخترم باتو سخن میگوییم:دیده بگشا ودراندیشه گل چینان باش...
همه گلچین گل امروزند، همه هستی سوزند
،کس به فردای گل باغ نمی اندیشد ،
آنکه گرد همه گلها به هوس می چرخد ،بلبل عاشق نیست ،
بلکه گلچین سیه کرداریست که سراسیمه دود درپی گل های لطیف ،
تایکی لحظه به چنگ آرد وریزد بر خاک ،
دست اودشمن باغ است ونگاهش ناپاک...
تو گل شادابی به ره باد مرو غافل از باد مشو..
ای گل صد پرمن همه گوهر شکنند،
دیو کی ارزش گوهر دارد؟؟
دخترم گوهر من ،گوهرم دخترمن ،توکه تک گوهر دنیای منی،
دل به لبخند حرامی مسپار،دزد رادوست نخوان،چشم امید به ابلیس مدار..
ای گل تابنده بی مانند،خویش راخوار مبین،آری ای دخترکم ،ای سراپا
الماس ،از حرامی بهراس، قیمت خود مشکن ،قدر خویش رابشناس..
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
ای بانو..
نقطه سر خط
آخرین پست تا...
دل نوشته ای برای شهیدان منا..
سلامتی دخترایی که..
باغبان حجاب..
3عکس نوشته زیبا
چشم تو..
موردتوجه خانوما
حلول ماه رمضان مبارک...
آقاجان تمام این سالها که درس خواندیم..
علی(ع) مولودکعبه.. باب مدینه علم..
ملاقات با امام زمان(عج)
چادرت را محکم تر بگیر خواهرم..
[همه عناوین(76)][عناوین آرشیوشده]